متدهای سنتی پیش بینی ها را به صورت زمانی انجام میدهند، برای مثال روز، هفته و یا ماه. در عوض بسیاری از تیم های چابک به امتیازهای داستانی روی آورده اند. امتیازهای داستانی تلاش های مرتبط کاری را در فرمتی شبیه به دنباله فیبوناچی انجام میدهند، برای مثال ۰ و ۰٫۵ و ۱ و۲ و۳ و۵ و۸ و ۱۳ و ۲۰ و ۴۰ و ۱۰۰٫ در این شیوه اعداد نمایانگر نسبت تلاش مورد نیاز برای پیاده سازی هر داستان هستند.شاید این کار به نظر درست نیاید اما این مفهوم در عمل بسیار مفید است چرا که تیم را ملزم

در اندازه گیری داستان، تیم یک تجزیه و تحلیل تطبیقی بین تمام داستان های پروژه انجام میدهد. در اینجا میخواهیم با گام های معمول برای اندازه گیری داستان آشنا شویم. برای هر داستانی که قرار است اندازه گیری شود، به طور معمول گام های زیر توسط تیم دنبال میشوند. ۱- شناسایی داستان های مبنااین امر بسیار مهم است که شما یک یا چند داستان مبنا یا مرجع در مقابل داستانی که میخواهید از بانک اطلاعاتی اندازه گیری کنید را شناسایی کنید. این داستان از بانک اطلاعاتی محصول جاری و یا داستانی دیگر که پیش از این انجام گرفته است