توسعه آبشاری تکراری (Irerative Waterfall)
در رویکرد آبشاری سنتی، تیم هر فاز را برای تمام پروژه انجام میدهد. برای مثال، آن ها عملیات آنالیز را برای تمام پروژه انجام میدهند، سپس طراحی کل پروژه را انجام میدهند و به همین ترتیب پیش میروند.

در رویکرد آبشاری تکراری، همچنان نیاز به برنامه ریزی اولیه وجود دارد. زمانی که برنامه ریزی اولیه انجام شد، تیم الگوی سنتی مدل را دنبال میکند، اما این کار را برای هر زیر مجموعه از پروژه انجام میدهد. آن ها آنالیز را برای یک بخش از پروژه انجام میدهند، سپس تمام طراحی های لازم برای آن بخش را انجام میدهند و سپس تمام کدنویسی ها و آزمایشات را روی آن بخش انجام میدهند.

پس از آن اعضای تیم همین پروسه را برای بخش بعدی پروژه انجام میدهند. کار به بخش های کوچکتر تقسیم میشود و این به نفع تیم توسعه خواهد بود.

رویکرد آبشاری در برخورد با نیازهای نرم افزار

پروژه های آبشاری تمام نیازهای نرم افزار را در ابتدای پروژه تعریف میکنند. پروژه نمیتواند پیشرفت خود را شروع کند مگر این نیازها شناسایی و مستندسازی شده باشند.

برخی پروژه های آبشاری ممکن است یک تیم اختصاصی برای ضبط ، جمع آوری و یافتن این نیازها داشته
باشند.

ممکن است از پرسشنامه ها، مصاحبه های رو در رو یا تلفنی، تخته سفید و ابزارهای مدلسازی برای جمع آوری نیازهای سهامداران و مشتریان استفاده شود.

زمانی که نیازهای اولیه مشخص شدند، تیم باید یک سند مشخصات نیازها را ایجاد کند(گاهی ممکن است بیش از یک سند نیاز باشد). این سند معرف نیازهایی است که باید ارائه شوند تا همه چشم انداز پروژه را درک کنند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *